کد مطلب:172914 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:353

عوام و خواص در جامعه شناسی
مردم در جوامع مختلف به اعتبار قدرت نفوذ و تأثیر گذاری بر رفتار و كنش دیگران و میزان تأثیر پذیری متفاوتند. در هر جامعه عده ای كه معمولا شمار آنها اندك است به دلیل موقعیت ویژه ای كه دارند ( اكتسابی یا موروثی ) بر ارزش های مورد قبول و رفتار دیگران، كه قسمت عمده ی جامعه را تشكیل می دهند تأثیر می گذارند. این «گروه كمترین» با نام های خواص، برگزیدگان، نخبگان شناخته می شود و از «گروه بیشترین» با عناوینی چون عوام، توده و عموم مردم یاد می شود.


تاریخ و جامعه، صحنه ی تعامل عوام و خواص است و تحولات اجتماعی در پرتو شناخت چگونگی این تعامل، آسان تر تبیین و تفسیر می شود.

پارتو (1923 - 1848 م ) جامعه را به دو طبقه ی عمده ی برگزیدگان و توده ها تقسیم می كند، خواص از دیدگاه پارتو به كسانی اطلاق می شود كه توانسته اند در هر یك از شاخه های فعالیت بشری بالاترین نمره را به دست آورند. در نظام جامعه شناسی پارتو ما با طبقه ی تهی از نخبگان و طبقه ی نخبه ساز روبه رو می شویم. برای رسیدن به نقطه ی مطلوب آنچه در مركز ثقل توجهات پارتو قرار می گیرد كشف چگونگی جریان یافتن و جا به جایی برگزیدگان بین دو طبقه ی عمده ی اجتماعی است.

هر چند خواص رئالیستی پارتو با خواص ایدئولوژیك جامعه اسلامی همخوانی ندارد اما در جهت كشف قوانین و سنت های حاكم بر رفتار انسان ها و جوامع حایز اهمیت است. بهره گیری از قوانین و سنت های حاكم بر جوامع در رشد و تعالی جوامع اسلامی نیز می تواند بسیار كارساز باشد؛ مثلا پارتو تنها راه حفظ حكومت و تضمین سلامت آن را تأمین و تضمین روند «گردش خواص» در درون آن می داند؛ او می گوید: اگر این روند به هم بخورد، جامعه از این ناحیه صدمه می بیند و گروه حاكم از خواص نخواهد توانست از زور برای حفظ خود در مسند قدرت استفاده كند. اما از نظر اسلام، حكومت، برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی یا گروهی نیست، بلكه تبلور آرمان سیاسی ملتی همكیش است كه با سازماندهی روند تحول فكری و عقیدتی و... خود را به سوی هدف نهایی - كه حركت به سوی الله است - می گشاید.

در حكومت اسلامی ساز و كار حفظ چنین گردش سالمی یك اصل سیاسی - اجتماعی است كه به آن «امر به معروف و نهی از منكر»


می گویند. در جامعه ی اسلامی دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منكر، وظیفه ای همگانی و متقابل بر عهده ی مردم نسبت به یكدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت است. رعایت این اصل در جامعه ی اسلامی می تواند روند درست و صحیح گردش نخبگان را تضمین كند.

پارتو در نظریه ی حفظ تعادل اجتماعی خود كه وسیله تحقق آن را، چرخش خواص یا گردش نخبگان می نامد با دیدگاه اسلام همراه است؛ چرا كه در اسلام باید راه رشد برای آنان كه دارای استعداد هستند باز باشد و حكومت اسلامی باید چنان عمل كند تا زمینه ی بروز و شكوفایی استعدادها فراهم آید. اگر جامعه یا حكومت اسلامی بخواهد به حیات سالم خود ادامه دهد باید این تعادل را در اجتماع حفظ كند و این سنتی است تاریخی و پذیرفتنی؛ نخبگان حكومتی نباید راه را بر سایر نخبگان و افراد دیگر ببندند تا گردش خواص روال عادی خود را طی كند. [1] .


[1] فصلنامه ي مصباح، دكتر محمد باقر فرشاد، ش 23، ص 183 - 181، با تلخيص.